ناشناس ( تحصیلات : ابتدایی ، 48 ساله )

باسلام و وقت به خیر. من پدر چهار تا دختر هستم و دختر اولی من متولد ۷۱ هست. ایشون ۷ ساله که طلاق گرفته و خونه من زندگی میکند و بعد از طلاقش خیلی رفتارهاش واذیتهاش بیشتر و بیشتر شد و ما خانواده مذهبی هستیم. با دوست پسرهاش به بیرون میرفت. دوستان دختر ناباب داشت و همه ش تا میرفتیم چیزی بگیم دعوا و داد و بیداد راه می انداخت. مشاوره هم چند بار بردیمش ولی دست از کارهاش بر نمیدارد و فوق العاده بد دهن هست. ایشون چون با پسر هایی که میخواست ازدواج کنه جور نمیشد براش یک عقده شده و الان با ۱۰۰ ها پسر و مرد و پیرمرد چت و پیام حضوری هست و همه رو برادر خودش میدونه و اصلا به نامحرم بودنش مهم نیست براش و هر بار میرم راهش ندم خونه مادرش جلومو میگیره. ایا حق با من هست یا مادرش که راهش بدم خونه یا نه؟ آبروی من و کل خانواده رو برده نمیدونیم چه رفتاری واقعا باهاش داشته باشم و خسته شدم از کارهاش هر شبی میره بیرون و دیر وقت میاد خونه میگه میخوام عشق و حال کنم جوونی کنم با هر زبونی هم حرف میزنیم گوش نمیده. بهش تا حالا چند بارم زدم ولی باز هم حساب نمیبره. الان هم میگه میخوام برم خونه جدا زندگی کنم. نمیدونم اجازه بدهم یا نه؟ چون مطمئنن بدتر میشه و راحت تر و عکسهاش رو برای هر کس و ناکسی میفرسته. مردم همه حرف مفت میزنن و همش میان میگن جلوی دخترت رو بگیر و ...ولی چه جوری واقعا کلافه هستم. کمکم کنید دوستاش هم بدتر از خودشه. صبح تا شب با انواع مردها صحبت میکنه میگه توی کار بیزینس هستم ولی ارزش زن بودنش رو خیلی پایین اورده و خیلی با وضعیت بد مباد بیرون. در صورتی که شهر ما همه چادرین و این وضع رفتارها رو نمی پسندن و مادرش هم خیلی جوش میخوره و میگه با کتک که درست نمیشه ولی من میگم باید تحت فشار قرارش بدم ادم بشه و حرف زدن هم درست نمیشه. چون هزار بار مادرش باهاش حرف زده ازدواجم نمیکنه که چون ازدواجم بکنه با این رفتارها و ازادی هاش نمیتونه زندگی کنه وشوهر قبلیش خیلی گیر میداد بهش و خیلی اذیتش کرد و الان مثله عقده شده که ازاد باشه واقعا دختری که گوش به حرف نده و لجباز باشه و کار خودش رو بکنه روی چه رفتاری باهاش باید کرد. همه پسرهام برای صیغه و موقت می خوانش برای ازدواج دایمی نمیان و همه میخوان سوءاستفاده کنند ازش و این رو نمیفهمه. واقعا کمکم کنید.


مشاور (احسان فدایی)

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.

حساسیت و دل‌نگرانی شما نسبت به فرزندتان کاملاً ستودنی و قابل تقدیر است،اما قبل از هر کاری باید آرامش خودتان را کاملا حفظ نمایید تا مبادا حرکت نسنجیده ای از شما سر بزند. باید توجه داشت که هرگز نمی‌توان مسائل دینی و اخلاقی را در فرصتی کوتاه، آن هم از طریق گفتاری مستقیم و با پند و اندرز و تذکرات مکرر، به دیگران منتقل و یا تحمیل کرد و قواعد آن را به صورت یکجانبه دیکته کرده و به اجبار بقبولانیم. امام علی(علیه‌السلام) در سخنی می‌فرماید: «فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُکْرِهَ عَمِیَ»؛ «اگر دل به کاری مجبور گردد، کور می‌شود». افراد خود باید ارزش‌ها را دارا شوند، دلایل آن را بشنوند و با جان و دل بپذیرند و با میل و رغبت آن را در صحنه عمل به کار گیرند؛ به همین خاطر تا ارزش‌ها و مسائل دینی برای آنان درونی نشده باشد، اصرار و تحمیل یکجانبه تأثیر چندانی نخواهد داشت. برای این که فرزندتان را ارشاد و هدایت کنید و احیاناً شیوه رفتاری غلط وی را اصلاح کنید و او را به رعایت مسائل دینی و ارزش‌های اخلاقی معتقد و پایبند گردانید، به نوعی باید شما و سایر اعضای خانواده رابطه عاطفی خود را با وی تقویت کنید و با زدن این پل ارتباطی مستحکم او را به پای میز مذاکره بنشانید و حرف دل خود را به او بزنید و حس همکاری و همدلی او را برانگیزانید و به وی بقبولانید و بفهمانید که کاملاً خیرخواه و دلسوز وی هستید. تنها به این شیوه می‌توانید فرزند خود را بدون کمترین حاشیه‌ای متوجه سوءاخلاق خویش گردانید و او را برای اصلاح رفتارش یاری رسانید. البته برای موفقیت بیشتر در ایجاد یک رفتار و ترغیب افراد به ارزش های اسلامی و اخلاقی باید جنبه‌های مختلف مرتبط با آن مسئله را چه از بُعد شناختی و چه از بُعد انگیزشی- عاطفی و چه از بُعد رفتاری مورد لحاظ قرار داد.در ادامه به راهکارهایی در برخورد با مسأله مورد نظر اشاره نماییم. توجه داشته باشید که در زمینه مورد نظر دو نوع راهکار می توان ارائه داد که برخی از آنها کوتاه مدّت و برخی دراز مدت هستند. برخی از این راهکارها عبارتند از:

1- با خشونت وبرخورد های تند مشکلی حل نخواهد شد. زمانی موفّق به تأثیر گذاری مثبت بر فرزندتان خواهید شد که با وی رابطه داشته باشید و الّا مطمئن باشید که با قطع رابطه، قهر، بیرون کردن وی از منزل و ...، شانس هر گونه تأثیر گذاری بر وی را از دست خواهید داد.

2- زمینه‏ای را فراهم سازید تا فرزندتان با دوستان و معاشران مذهبی و تربیت‏ یافته همدم و مأنوس گردد. به عنوان مثال روابط دوستانه، خانوادگی یا شغلی خود با افراد خاص، محلّه‏ای که برای زندگی خود انتخاب می‏کنید، جاهایی که برای گردش و تفریح و ... انتخاب می کنید، هدفدار و جهت‏دار باشد تا این گونه مجالس در شکل دادن به دوستیهای فرزندتان با افراد معیّن مؤثر افتد.

3- رفتار انسان و گزینش ها و گرایش های او از شناخت وی سرچشمه می گیرد؛ بنابراین اگر بخواهید رفتار کسی را تغییر دهید، باید دیدگاه های او را دگرگون سازید. چنانچه بخواهید فردی از رفتارهای ناهنجار خویش دست بردارد، باید نگرش وی را نسبت به چنین رفتاری آنچنان تغییر دهید که دیگر آن را برنگزیند.

4- قدم اول در این مسیر آن است که توجه داشته باشید: بسیاری از خطاهایی که انسان مرتکب می شود، از ناآگاهی وی سرچشمه می گیرد؛ به طوری که وقتی از وی سؤال می شود چرا آن کار را انجام دادی؟ می گوید نمی دانستم که بد است و یا چنین پیامدی را به دنبال دارد؛ از این رو برای جلوگیری از عواقب سوء استفاده نا بجا از رایانه، فیلم و ... دادن شناخت کافی به فرزندتان و آگاه کردن وی از پیامدهای رنج آوری که به دنبال لذّت جویی های آنی به وجود می آید، ضروری است. حال ممکن است این آگاه سازی به دلیل آگاهی و مهارت والدین توسّط خودشان به فرزندشان منتقل گردد و یا توسط فردی از افراد خانواده، فامیل و یا دوست خوب.

5- سعی کنید خود شما تا می توانید روابط دوستانه خود را با او بیشتر کنید و حتی اگر به انحراف او اعتقاد دارید دست از سرزنش او بردارید.

6- اگر مورد مناسبی برای ازدواج او پیدا شد حتما او را ترغیب به ازدواج نمایید.

7- امر تربیت به صورت تدریجی شکل می گیرد، بنابراین توقع نداشته باشید که با بکارگیری شیوه های مختلف تربیتی فرد مورد یک شبه تغییر کند؛ بلکه باید این امر با صبر و حوصله انجام پذیرد و باید از هرگونه عجله و برخوردهای تند و غیر تربیتی پرهیز شود.

8- توصیه می کنیم روانشناس متدین و  دینداری را پیدا کرده و او را نزد این فرد ببرید تا تأثیر واقعی مشاوره را دریافت نمایید. ما نیز دعاگویتان خواهیم بود.

موفق باشید.